داستان زيباي | دروغ هاي مادرم
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۳۰۰۷۱
خبرگزاري آريا - داستان زيباي | دروغ هاي مادرم
داستان زيباي : دروغ هاي مادرم
داستان من از زمان تولدم شروع مي شود. تنها فرزند خانواده بودم؛ سخت فقير بوديم و تهي دست و هيچ گاه غذا به اندازه کافي نداشتيم. روزي قدري برنج به دست آورديم تا رفع گرسنگي کنيم. مادرم سهم خودش را هم به من داد، يعني از بشقاب خودش به درون بشقاب من ريخت و گفت :
فرزندم برنج بخور، من گرسنه نيستم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
و اين اوّلين دروغي بود که به من گفت.
زمان گذشت و قدري بزرگ تر شدم. مادرم کارهاي منزل را تمام مي کرد و بعد براي صيد ماهي به نهر کوچکي که در کنار منزلمان بود مي رفت. مادرم دوست داشت من ماهي بخورم تا رشد و نموّ خوبي داشته باشم. يک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهي صيد کند. به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهي را جلوي من گذاشت. شروع به خوردن ماهي کردم و اوّلي را تدريجاً خوردم.
مادرم ذرّات گوشتي را که به استخوان و تيغ ماهي چسبيده بود جدا مي کرد و مي خورد؛ دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است. ماهي دوم را جلوي او گذاشتم تا ميل کند. امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت:
بخور فرزندم؛ اين ماهي را هم بخور؛ مگر نمي داني که من ماهي دوست ندارم؟
و اين دومين دروغي بود که مادرم به من گفت.
قدري بزرگتر شدم و ناچار بايد به مدرسه مي رفتم و آه در بساط نداشتيم که وسايل درس و مدرسه بخريم. مادرم به بازار رفت و با لباس فروشي به توافق رسيد که قدري لباس بگيرد و به در منازل مراجعه کرده به خانمها بفروشد و در ازاي آن مبلغي دستمزد بگيرد.
شبي از شبهاي زمستان، باران مي باريد. مادرم دير کرده بود و من در منزل منتظرش بودم. از منزل خارج شدم و در خيابانهاي مجاور به جستجو پرداختم و ديدم اجناس را روي دست دارد و به در منازل مراجعه مي کند. ندا در دادم که، مادر بيا به منزل برگرديم؛ ديروقت است و هوا سرد. بقيه کارها را بگذار براي فردا صبح. لبخندي زد و گفت:
پسرم، خسته نيستم.
و اين دفعه سومي بود که مادرم به من دروغ گفت.
به روز آخر سال رسيديم و مدرسه به اتمام مي رسيد. اصرار کردم که مادرم با من بيايد. من وارد مدرسه شدم و او بيرون، زير آفتاب سوزان، منتظرم ايستاد. موقعي که زنگ خورد و امتحان به پايان رسيد، از مدرسه خارج شدم.
مرا در آغوش گرفت و بشارت توفيق از سوي خداوند تعالي داد. در دستش ليواني شربت ديدم که خريده بود من موقع خروج بنوشم. ازبس تشنه بودم لاجرعه سر کشيدم تا سيراب شدم. مادرم مرا در بغل گرفته بود و نوش جان، گواراي وجود مي گفت. نگاهم به صورتش افتاد ديدم سخت عرق کرده؛ فوراً ليوان شربت را به سويش گرفتم و گفتم، مادر بنوش. گفت:
پسرم، تو بنوش، من تشنه نيستم.
و اين چهارمين دروغي بود که مادرم به من گفت.
بعد از درگذشت پدرم، تأمين معاش به عهده مادرم بود؛ بيوه زني که تمامي مسئوليت منزل بر شانه او قرار گرفت. مي بايستي تمامي نيازها را برآورده کند. زندگي سخت دشوار شد و ما اکثراً گرسنه بوديم. عموي من مرد خوبي بود و منزلش نزديک منزل ما. غذاي بخور و نميري برايمان مي فرستاد. وقتي مشاهده کرد که وضعيت ما روز به روز بدتر مي شود، به مادرم نصيحت کرد که با مردي ازدواج کند که بتواند به ما رسيدگي نمايد، چرا که مادرم هنوز جوان بود. امّا مادرم زير بار ازدواج نرفت و گفت:
من نيازي به محبّت کسي ندارم
و اين پنجمين دروغ او بود.
درس من تمام شد و از مدرسه فارغ التحصيل شدم. بر اين باور بودم که حالا وقت آن است که مادرم استراحت کند و مسئوليت منزل و تأمين معاش را به من واگذار نمايد. سلامتش هم به خطر افتاده بود و ديگر نمي توانست به در منازل مراجعه کند. پس صبح زود سبزي هاي مختلف مي خريد و فرشي در خيابان مي انداخت و مي فروخت. وقتي به او گفتم که اين کار را ترک کند که ديگر وظيفه من بداند که تأمين معاش کنم. قبول نکرد و گفت:
پسرم مالت را از بهر خويش نگه دار؛ من به اندازه کافي درآمد دارم.
و اين ششمين دروغي بود که به من گفت.
درسم را تمام کردم و وکيل شدم. ارتقاي رتبه يافتم. يک شرکت خارجي مرا به خدمت گرفت. وضعيتم بهتر شد و به معاونت رييس رسيدم. احساس کردم خوشبختي به من روي کرده است. در روياهايم آغازي جديد را مي ديدم و زندگي بديعي که سراسر خوشبختي بود. به سفرها مي رفتم. با مادرم تماس گرفتم و دعوتش کردم که بيايد و با من زندگي کند. امّا او که نمي خواست مرا در تنگنا قرار دهد گفت:
فرزندم، من به خوشگذراني و زندگي راحت عادت ندارم.
و اين هفتمين دروغي بود که مادرم به من گفت.
مادرم پير شد و به سالخوردگي رسيد. به بيماري سرطان دچار شد و لازم بود کسي از او مراقبت کند و در کنارش باشد. امّا چطور مي توانستم نزد او بروم که بين من و مادر عزيزم شهري فاصله بود. همه چيز را رها کردم و به ديدارش شتافتم. ديدم بر بستر بيماري افتاده است. وقتي رقّت حالم را ديد، تبسّمي بر لب آورد. درون دل و جگرم آتشي بود که همه اعضاي درون را مي سوزاند. سخت لاغر و ضعيف شده بود. اين آن مادري نبود که من مي شناختم. اشک از چشمم روان شد. امّا مادرم در مقام دلداري من بر آمد و گفت:
گريه نکن، پسرم. من اصلاً دردي احساس نمي کنم.
و اين هشتمين دروغي بود که مادرم به من گفت.
وقتي اين سخن را بر زبان راند، ديدگانش را بر هم نهاد و ديگر هرگز برنگشود. جسمش از درد و رنج اين جهان رهايي يافت.
پند آموز
اخبار مرتبط:
داستان زيباي | نجاري که فقط پل مي ساخت
داستان زيباي | درويش و زاهد و دخترک کنار رودخانه
داستان زيباي | دختر کوچولو و مادر بيمارش
داستان زيباي | هديه اعتماد به نفس
داستان زيباي | بيسکوئيت هاي زندگي
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۳۰۰۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خنثیسازی دروغهای رسانهای صهیونیستها در قاب تلویزیون
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا حدود پنج ماه از آغاز عملیات طوفان الاقصی و در پی آن حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به شهر غزه میگذرد. در این مدت شبکههای مختاف معاونت برون مرزی صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران از جمله شبکه پرس تی وی به خوبی در مسیر روشنگری و تبیین جنایات این رژیم علیه مردم غزه گام برداشته است.
کنش رسانهای پرس تی وی به طور خاص برای رژیم صهیونیستی هزینهزا بوده و روایتهای مطلوب آن را که سالها با استفاده از تریبونهای رسانهای اش مطرح کرده و ترویج میکند، دچار خدشه نموده است.
این شبکه با نوعِ خاص کنش رسانهای خود در مورد مسائل منطقهای و بین المللی و البته با توجه به جامعه هدفِ گسترده در سطح جهان، حامل چالشی جدی برای جریانهای سیاسی و رسانهای غربی و متحدان بین المللی آنها بوده و با تکیه بر جهان بینی و گفتمان ایرانی، پوششی متفاوت را از رویدادهای بین المللی در دستورکار قرار داده است.
در این راستا پرس تی وی به طور خاص دو افشاگری قابل تأمل را در قالب تولید محتوای خود از کنشها و سیاستهای رژیم صهیونیستی انجام داده است.
دو حیله صهیونیستها که نقش بر آب شد
اولاً، رژیم صهیونیستی سالهاست که با استفاده از تریبونهای رسانهای و تبلیغاتی اش سعی داشته و دارد تا خود را به عنوان تنها دموکراسی حقیقی منطقه غرب آسیا به جهانیان معرفی کند. به بیان دیگر، این رژیم بر آن بوده است تا خود را به مثابه جزیره تمدن و ثبات در منطقهای از جهان معرفی کند که در سالهای اخیر شاهد بیشترین تنشها و نا آرامیها بوده است.
دوم این که صهیونیستها همواره با پوشش رسانههای متحد با خود سعی داشته اند نقش کنشگری حامی صلح و ثبات را در چارچوب معادلات منطقهای و بین المللی برای خودشان قائل شوند و تصویر بازیگری مصلح که تهاجمات و تجاوزات آن بایستی در قالب حقِ دفاع از خود به رسمیت شناخته شود، بازی کنند.
در این رابطه نیز شبکه پرس تی وی با تهیه و تولید برنامههای کارشناسی و تحلیلی همچون «فلسطین؛ محرمانهزدایی»، تا حد زیادی به نزاع با این رویای دروغین پرداخته و ابعاد مختلف شبکه پیچیده و گسترده صهیونیستها در ایجاد تنش و ناآرامی چه در داخل اراضی اشغالی و چه در سطح بین المللی را هدفِ افشاگری قرار داده است.
این در حالی است که اساساً این جنس روایت جز با پولهای لابیهای صهیونیستی و البته جریانهای رسانهای که از این طریق تامین و شانتاژ میشوند، مطرح نشده و گسترش نمییابد. در این فضا، شبکه پرس تی وی در قالب برنامههای مختلف خود، با نگاهی کارشناسی و تحلیلی تا حد زیادی این جنس از استدلال صهیونیستها را زیر سوال برده و آن را با چالش مواجه ساخته است. دستور کاری که حامل هزینهها و خسارتهای قابل توجه برای رژیم صهیونیستی بوده است.
از همه مهمتر اینکه برنامههای تولیدی شبکه پرس تی وی با حضور طیف قابل ملاحظهای از منتقدان بینالمللی رژیم صهیونیستی نیز همراه بوده اند و این طیفها هرکدام بر جنبهای خاص از کنشگریهای نامشروع صهیونیستها دست گذاشته اند و آنها را هدف افشاگری قرار داده اند. مسالهای که کمتر افکار عمومی عادی به آن دسترسی دارند و نتیجه پژوهشهای گسترده افراد مذکور است.
رژیم صهیونیستی، لابیهای متحد آن و همچنین جریانهای رسانهای متحد با این رژیم، پرس تی وی را به ویژه در بُعد زیر سوال بردن استدلالهای رژیم اشغالگر قدس در سطح بینالمللی و مشروعیت بخشی به روایتها و سیاستهای نامشروعش، یکی از اصلیترین اهداف و دشمنان خود تصور کرده و میکنند.
پرس تی وی که از تابستان سال ۱۳۸۶ کار خود را آغاز کرده است در سالهای آغازین، کارکرد بسیار عالی داشت و توانست مخاطبان زیادی به دست آورد، اما توسط غرب با محدودیت مواجه شد که همین محدود شدن شبکه توسط امریکا و اروپا نشان میدهد این رسانه در ۱۶ سال گذشته موفق عمل کرده است و چنانچه تاثیرگذار نبود هرگز چنین تحریم و سانسوری علیه آن اعمال نمیشد.
شاید در گذشته که غرب قدرت کامل را در عرصه بینالملل در اختیار داشت تا حدی در برخورد با رسانهها مراعات میکرد، اما در حال حاضر که شرایط جهان تغییر یافته و غرب در حال شکست خوردن است بنابراین به اختناق رسانهای دست میزدند و دیگر ادعای آزادی بیان برای آنها مطرح نیست.
اگر شخصی صد بار در دروغگویی موفق باشد کافیست یک بار حقیقت مشخص شود دیگر کار آن دروغگو تمام است. در عرصه رسانه هم وضعیت به همین شکل است. وقتی وارونه نمایی رسانههای غربی مشخص شود افکار عمومی دیگر به آنها اعتماد ندارد و غربیها به همین علت است که شبکههای مستقل مانند پرس تی وی که تحت سلطه آنها نیستند و حقیقت را بیان میکنند را سانسوز و تحریم میکنند. رسانه میتواند مدیریت ادراک انجام دهد که اکنون بخش اصلی جنگ ترکیبی است.
جنگ روایتها و مقابله با گفتمانهای هالیوودی
موضوع نبرد رسانهای در عرصه بین الملل این است که جهان آینده چه شکل و نظمی خواهد داشت. غرب نمیخواهد «پایان یافتن سلطه دلار بر اقتصاد جهانی» اطلاع رسانی شود بنابراین کنشگری پرس تی وی برای اطلاع رسانی درباره این مهم سخت است، اما باید انجام شود. از این منظر رسانههای برون مرزی ابزار دیپلماسی عمومی ما هستند.
درست در همین نقطه، اهمیت فعالیت و کنش رسانهای شبکه پرس تیوی بیش از پیش آشکار میگردد. رسانهای که به واسطه تقابل با این قبیل روایتها و البته افشاگری از آنها در برهههای زمانی مختلف، هدف اقدامات خصمانهای نیز از سوی دولتهای غربی و متحدان آنها قرار گرفته و این دسته از کنشگران در مقام مدعیان آزادی بیان و دموکراسی دست به هر کاری زده اند تا شاید صدای این شبکه که در نوع خود به صدای بی صدایان درجهان تبدیل شده را خاموش کنند.
از این نظر شاید بتوان یکی از کارکردهای مهم و مفید شبکه پرس تی وی را تقابل با روایتها و گفتمانهای هالیوودی و غیرواقعی جهان غرب و متحدان بین المللی آن بدانیم. دستورکاری که پرس تی وی از نخستین سالهای تاسیس خود تا به امروز، به نحو ویژهای بر آن متمرکز بوده است.
انتهای پیام/